نوشته شده توسط : abbuse

سال 90 را شاید بتوان سال بحران های اقتصادی و موضوعات راهبردی برای حوزه آمریكا خواند. چرا كه از یك سو، بحران اقتصادی آغاز شده از سال 2008 (1387) به 'جنبش تسخیر وال استریت' انجامید و از دیگر سو، موضوعات راهبردی همچون طرح سپر دفاع موشكی، انتخابات آمریكا و تحولات راهبردی در سطح نخبگان امنیتی آمریكا و تغییر راهبرد نظامی این كشور مهمترین آن به شمار می آید. اما در حوزه مرتبط با جمهوری اسلامی ایران می توان سفر 'محمود احمدی نژاد' به نیویورك در چارچوب شركت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سفر پنج روزه به آمریكای لاتین را از اخبار مهم حوزه آمریكا در این سال برشمرد.

1. جنبش وال استریت:

-------------------------

با شكل گیری جنبشی موسوم به 'جنبش اشغال وال استریت' در آمریكا در 26 شهریور 1390(17 سپتامبر 2011)، جامعه آمریكا با تحولی جدید روبه روشد. 'جنبش وال استریت را اشغال كنید' نامی است كه برای اعتراضات و گردهمایی‌های خیابانی در آمریكا انتخاب و از خیابان وال استریت در شهر نیویورك آغاز شده است. برخی رسانه‌ها، مبدع این جنبش را گروهی به نام 'ادباسترز' (Adbusters) دانسته‌اند كه یك گروه كانادایی است و به فعالیت‌های رسانه‌ای می‌پردازد. با این حال، هنوز برای رهبران و گردانندگان و اعضای جنبش اشغال وال استریت، هویت مشخصی اعلام نشده است. 'وال استریت' نام خیابانی است كه نماد اقتصاد آمریكا و بازار بورس در جهان محسوب می‌شود. این خیابان در سال 1929 (1308) و به دنبال سقوط ارزش سهام در بازار بورس نیویورك و آغاز بحران اقتصادی بی‌سابقه نیز شاهد تظاهرات اعتراض‌آمیز بود، بحرانی كه بیش از ١٢ سال ادامه یافت. اكنون و بعد از 80 سال، معترضان در قالب جنبش وال استریت را اشغال كنید، معتقدند كه بانكداران و سرمایه‌داران اقتصاد جهان، كه اغلب در وال استریت حضور دارند، قصد دارند تا مشكلات ناشی از ركود اقتصادی آمریكا را بر دوش 99 درصد مردم عادی بگذارند.

همچنین با استمرار بحران اقتصادی آمریكا و مشكلات ناشی از آن به‌ویژه بیكاری گسترده، روندهای این جنبش از گستره بیشتری برخوردار گردید. در این رابطه، بحران اقتصادی كه عملا از سال 2008 (1387) و در اثر نبود بازپرداخت وام‌های بانكی آغاز شده بود و به سرعت به دیگر نهادهای مالی آمریكا و سپس به تمام بازارهای مالی در آسیا و اروپا تسری یافت، دولت آمریكا را مجبور به دخالت در این بحران كرد و براین مبنا دولت این كشور مجبور شد تا صدها میلیارد دلار در اختیار نهادهای مالی بگذارد كه این موضوع برای مالیات دهندگان آمریكایی خوشایند نبود. با وجود شعارهای انتخاباتی، دولت اوباما در عمل نتوانست به شكلی مطلوب بحران را مهار كند و تبعات آن باعث شد كه در سال 2011 (1390)، آمریكا با بحران جدید بدهی‌های دولتی و كسری بودجه مواجه شود. به دنبال این بحران، دولت آمریكا برای جبران مشكلات مالی خود مجبور به اعمال محدودیت‌های اقتصادی شد كه بر بخش قابل توجهی از جامعه فشار آورد و آنها را با مشكلاتی نظیر از دست دادن كار و یا كاهش درآمد روبرو ساخت. اما سوال اساسی كه در اینجا مطرح می شود این است كه جنبش وال استریت چه تاثیری بر جامعه آمریكا و آینده سیاسی دولت این كشور می گذارد؟

جنبش های اجتماعی و سیاسی در حالی ایجاد می شوند و تداوم می یابند كه معضلات و مشكلات جوامع، هنوز به قوت خود باقی مانده و یا نخبگان حاكمیتی تلاشی متناسب برای حل این مشكلات انجام نداده باشند. از زمان ایجاد جنبش موسوم به 'اشغال وال استریت' در آمریكا و اعتراض این جنبش به مشكلات اقتصادی و سیاسی موجود در ساختار اقتصادی و سیاسی این كشور، روند مبارزات این جنبش نیز تداوم داشته است، به طوری كه فضای حركتی آن در جهت گسترش، تداوم یافت و این گسترش به حوزه های مختلف جامعه آمریكا نیز كشید. در این زمینه، روزنامه آمریكایی 'وال استریت ژورنال' روز سه شنبه13 دی از حضور اساتید و نخبگان دانشگاهی در میان اعضای این جنبش خبر داد. ویژگی جنبش‌هایی نظیر جنبش وال استریت، نشان داده كه نیروی پیشبرنده جنبش، نارضایتی عمیق مردمی است و سازمان، ایدئولوژی‌ و یا حزب سیاسی خاصی آن را تشكیل نداده است و این كه جنبش وال استریت توانسته تغییراتی ایجاد نماید و یا خواهد كرد، باید گفت، اگرچه جنبش اشغال وال استریت توانسته به نوعی فضای گفتمانی در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آمریكا را تحت تاثیر خود قرار دهد و نخبگان حاكمیتی این كشور را به تفكر وادارد، اما هنوز نتوانسته در ساختارهای اجرایی نفوذی برای تغییر داشته باشد، هرچند رخدادهای آتی جامعه آمریكا همچون انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 و عملكرد خود جنبش، نشان خواهد داد كه آیا این جنبش قادر است، تغییراتی تاثیرگذار در ساختار سیاسی آمریكا ایجاد نماید؟

2. انتخابات ریاست جمهوری آمریكا:

----------------------------------------

انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 آمریكا در حالی در مراحل مقدماتی خود قرار دارد كه جمهوریخواهان هنوز كاندیدای نهایی خود را برای رقابت با 'باراك اوباما' رییس جمهور فعلی و كاندیدای حزب دموكرات انتخاب نكرده اند. اما حزب جمهوریخواهان نهایتا،'میت رامنی' فرماندار سابق ماساچوست،'ریك سانتوروم' سناتور سابق ایالت پنسیلوانیا، 'نیوت گینگریچ' رهبر سابق مجلس نمایندگان آمریكا، 'ران پال' نماینده تگزاس در مجلس نمایندگان، 'ریك پری' فرماندار جمهوری‌خواه ایالت تگزاس را برای انتخابات مقدماتی معرفی كرد كه پس از برگزاری رقابت های مقدماتی در ایالت های مختلف آمریكا، حاكی از پیشی گرفتن 'میت رامنی' فرماندار سابق ایالت ماساچوست آمریكا از دیگر رقبای جمهوریخواه خود در انتخابات ریاست جمهوری این كشور است. به نحوی كه در آخرین انتخابات بزرگ درون حزبی جمهوری خواهان معروف به 'سه شنبه بزرگ'، میت رامنی توانست در پنج ایالت آیداهو، ماساچوست، اوهایو، ورمانت و ویرجینیا از سایر رقیبان خود پیشی بگیرد. ریك سنتروم جدی ترین رقیب رامنی نیز توانست در ایالت های داكوتای شمالی، اوكلاهاما و تنسی به پیروزی برسد. نیوت گینگریچ نیز توانست فقط در جورجیا بر دیگر رقیبان خود غلبه كند.

'سه شنبه بزرگ' یك سنت انتخاباتی درون حزبی است كه در آن، بیشترین ایالت ها به طور همزمان انتخابات برگزار می كنند و در نتیجه، احتمال تعیین تكلیف نامزد برنده بسیار بالا است. انتخاب ریاست جمهوری آمریكا از لحاظ واقعیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بشدت متاثر از 'مبارزات انتخاباتی' است. كاندیداهای حزبی تنها در صورتی موفق می شوند كه در طول مبارزات انتخاباتی بتوانند نخست، پایگاه حزبی خود را یكپارچه نگه دارند؛ دوم، در جذب بخشی از رای دهندگان حزب مقابل توفیق حاصل كنند؛ و سوم، شاید از همه مهم تر، این كه بتوانند اكثریت وسیع رای دهندگان مستقل را به سوی خود جلب كنند. این مبارزات انتخاباتی است كه ظرفیت های سازمان دهی، ماهیت دستور كار، اولویت موضوعات و شیوه مدیریتی هر كاندیدا را مشخص می سازد. از دیگر سو، انتخابات آمریكا، الگوهای مشخص و معینی در طی زمان و دو قرن اخیر به خود گرفته است كه بعضا نانوشته بوده و صورت قانونی و حقوقی ندارد اما در عمل پیاده و اجرا می‌شود. به عنوان مثال روسای جمهوری آمریكا در قرن بیستم به استثنای یك مورد، همگی از سه شغل مشخص پیشین یعنی عضویت در كنگره، معاونت ریاست جمهوری و یا فرمانداری ایالت‌های آمریكا، به كاخ سفید راه یافته اند. معنای این الگوی تكراری و نانوشته كه در انتخابات 2012 نیز خود را نشان می دهد آن خواهد بود كه خارج از این سه حوزه شغلی، دستیابی به كرسی ریاست جمهوری آمریكا مشكل است.

نهایتا، روندهای سیاسی در درون دو حزب رقیب به شكلی نیست كه آینده فضای سیاسی آمریكا را تعیین كند، اما به نظر می رسد كه انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 آمریكا را می توان برای دو حزب رقیب بسیار نزدیك دانست زیرا، با وجود اینكه ساختار سیاسی آمریكا در انتخاب رییس جمهوری بویژه در انتخات مجدد، در سال های گذشته بر سیاست خارجی تمركز داشت اما به نظر می رسد ساختار سیاسی این كشور در انتخابات پیش رو، در حال حركت به سمت تمركز بر سیاست داخلی و به ویژه وضعیت اقتصادی و مساله اشتغال است. اگر چنین تغییر رویه ای اتفاق بیفتد، تغییر در یكی دیگر از سنت های نانوشته انتخابات آمریكا – مبنی بر اولویت سیاست خارجی بر سیاست داخلی- خواهد بود. در نهایت، روندهای سیاسی انتخابات آمریكا به نحوی شكل گرفته است كه قوانین انتخاباتی در یك سو و قوانین نانوشته و سنت های انتخاباتی در دیگر سو، ساختار فعلی را شكل داده است و چنین ساختاری به صورت تركیب با لابی های قدرتمند اقتصادی و سیاسی، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2012 آمریكا را رقم خواهد زد.

3. طرح سپر دفاع موشكی:

---------------------------------

طرح سپر دفاع موشكی ناتو كه پیش از این با عنوان طرح سپر دفاع موشكی آمریكا شناخته می شد از جمله طرح های موشكی است كه پیشینه آن، به دهه 50 میلادی باز می گردد. این طرح، براي اولین بار از دهه 1950 و در دوران ریاست جمهوري ‏آیزنهاور آغاز شد. در سال 1958 (1337) به منظور توسعه سیستم‏هاي نظامي علیه موشك‏هاي بالستیك ‏طرح «الهه ژوپیتر» مطرح شد، كه به دلیل هزینه‏هاي سرسام‏آور و سیستم‏هاي راداري بسیارضعیف آن، كنار گذاشته شد. در سال 2006(1385)، یعنی در دوران بوش پسر با احیای دوباره این طرح و استقرار بخشی از سامانه های آن در كشورهای چك و لهستان، موضوع طرح سپر دفاع موشكی به یكی از چالش های روابط آمریكا و روسیه تبدیل گردیده كه در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز ادامه دارد. اما با پایان دوره بوش و روی كار آمدن دولت اوباما در سال 2008(1387)، آمریكا به دنبال ایجاد سپر دفاع موشكی ناتو در كشور دیگری به غیر از چك و لهستان و در قالب طرح سپر دفاع موشكی ناتو برآمد.

1-3- طرح سپر دفاع موشكی ناتو: رویكرد آمریكایی

از نظر دولت اوباما، 'طرح استقرار سپر دفاع موشكی ناتو' به جای طرح دولت بوش مبنی بر ایجاد سپر دفاع موشكی در چك و لهستان، نه تنها می تواند باعث همراهی كشورهای اروپایی با طرح گردد، بلكه هزینه های مالی گسترده آن را كاهش می دهد. در این زمینه و در اجلاس لیسبون (آبان1389) ناتو، آمریكا كوشید با هدف كاستن از مخالفت های روسیه و همراه نمودن بیشتر كشورهای اروپایی، طرح ایجاد سپر دفاع موشكی ناتو را مطرح نماید كه بر این اساس سامانه های این طرح در كشورهای عضو ناتو می بایست مسقر می شد. در این قالب، آمریكا تلاش دارد تا در چارچوب یك پیمان امنیت دسته جمعی، فضایی را برای عملیاتی سازی اهداف راهبردی خود باز نماید كه به این كشور اجازه می دهد تا سیاست امنیتی و دفاعی خود را در قالب حوزه های دیگر ژئوپلتیكی مورد بازبینی و بازسازی قرار دهد. در چارچوب این بازسازی، به نظر می رسد كه آمریكا تلاش دارد تا نظام امنیت دسته جمعی را بر اساس شاخص های چندجانبه گرایی احیا كند. براین مبنا، ایالات متحده قادر خواهد بود تا علاوه بر مشروعیت سازی رویكردهای امنیتی خود در قالب ناتو، ظرفیت سازی گسترده ای برای مدیریت جنگ های آینده و دفاع در خارج از مرزهای خود ایجاد نماید.

2-3- طرح سپر دفاع موشكی ناتو: رویكرد روسی

روسیه از آغاز طرح سپر دفاع موشكی از سوی آمریكا در ژانویه 2006 (دی 1385) تا به امروز به روش های مختلف مخالفت خود را با ایجاد این سامانه در نزدیكی مرزهای خود اعلام كرده است. در دوران ریاست جمهوری 'ولادیمیر پوتین' و همزمانی آن با دولت 'جورج بوش' پسر، در عمل روابط روسیه و آمریكا در پس زمینه این طرح با چالش های اساسی روبرو شده بود. اما با روی كار آمدن 'دمیتری مدودیف' در روسیه در سال2008 (1387) و 'باراك اوباما' در آمریكا و اعلام سیاست بازتنظیم (Reset) روابط از سوی دو كشور، فضای سیاسی روابط آنها بیشتر به همكاری سوق پیدا كرد كه نمونه آن را می توان در اعلام مشاركت روسیه در این طرح در اجلاس سران ناتو (لیسبون پرتغال آبان1389) نام برد. اما این همكاری های گرم در نهایت با اعلام به بن بست رسیدن مذاكرات از سوی 'دمیتری مدودیف' رییس جمهور روسیه، در روز چهارشنبه دوم آذرماه 1390، وارد مرحله جدیدی از رقابت راهبردی گردید و به نظر می رسد كه همكاری راهبردی كه با امضای پیمان 'استارت2' (بهمن 1389) آغاز گردیده بود، با اعلام سیاست دفاعی روسیه در مقابل طرح سپر دفاع موشكی به رقابت راهبردی تبدیل گردد. از سوی دیگر، با انتخاب مجدد 'ولادیمیر پوتین' در انتخابات ریاست جمهوری اسفند 1390 بعنوان رییس جمهور آینده این كشور، فضای سیاست خارجی این كشور نیز می تواند در جهت تغییر گام بردارد كه به نظر می رسد پوتین پیش از انتخابات بخشی از تغییرات در سیاست خارجی روسیه را اعلام كرده است. اعلام طرح 'همگرایی اوراسیا' از سوی پوتین و افزایش تحركات در قالب 'جامعه همسود'(CIS) و سازمان پیمان امنیت دسته جمعی (CSTO) را می توان راه كارهای روسیه برای مقابله با اجرایی شدن طرح سپر دفاع موشكی آمریكا تلقی كرد.

4.تغییر در نخبگان و راهبرد امنیتی – نظامی آمریكا:

'باراك اوباما' رییس جمهور آمریكا روز پنجشنبه هشتم اردیبهشت ماه1390، تغییرات اساسی در دو سازمان كلیدی امنیتی در آمریكا را اعلام كرد. بر این اساس، 'لئون پانتا' رییس سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا)، جایگزین 'رابرت گیتس' وزیر دفاع این كشور گردید و ژنرال 'دیوید پترائوس' فرمانده نیروهای آمریكایی در افغانستان نیز بر مسند ریاست سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (CIA) نشست. رابرت گیتس كه به حزب جمهوری خواه وابسته است و در سال 2006(1385) توسط جورج بوش رییس جمهوری پیشین آمریكا به سمت وزیر دفاع منصوب شده بود، در پایان ماه ژوئن (خرداد) پنتاگون را ترك كرد. باراك اوباما همچنین 'رایان كراكر' سفیر پیشین آمریكا در عراق، را به عنوان سفیر آینده كشورش در افغانستان منصوب كرد. وی جانشین 'كارل آیكنبری' در این سمت گردید. در ادامه این تغییرات، 'ژنرال جان آلن' معاون ستاد فرماندهی مركزی آمریكا كه مسوولیت عملیات در آسیای مركزی و خاورمیانه را بر عهده دارد، جانشین 'دیوید پترائوس' در فرماندهی نیروهای آمریكایی در افغانستان شد. در این زمینه، تغییرات و تحولات پیش بینی شده در تیم امنیتی دولت اوباما را می توان بر اساس شاخص های داخلی و خارجی ارزیابی كرد كه آن نیز می تواند برآیندهای چندگانه ای به همراه داشته باشد. در حوزه داخلی، شرایط ویژه آمریكا بر اساس وضعیت اقتصادی گواه آن است كه دولت اوباما تلاش دارد با تغییر رویكرد خود به حوزه دفاع، در عمل هزینه های نظامی و دفاعی كشور را به حداقل ممكن كاهش دهد. در این چارچوب، هماهنگ سازی فعالیت های دفاعی در حوزه اطلاعاتی و نظامی از منظر دولتمردان آمریكایی، یكی از رویه های در دسترس خواهد بود. در دیگر سو، هماهنگ سازی در دو سازمان اطلاعاتی و نظامی می تواند سبب شود تا استراتژی نظامی آمریكا در دوره اوباما با تمركز گسترده تر بر روی مقابله با تروریسم بعنوان تهدید اصلی و عمده برای امنیت ملی آمریكا، تحرك بیشتری را به همراه آورد. بدین نحو استراتژی امنیتی آمریكا با توجه به تهدیدهای شبكه ای، تاكتیك های تقابل شبكه ای را برای مقابله با تهدیدهای پیش روی این كشور به كار خواهد گرفت.

همچنین، باراك اوباما رییس جمهور آمریكا روز پنجشنبه پانزدهم دی ماه با حضور در وزارت دفاع، راهبرد جدید نظامی این كشور را رونمایی كرد. در این زمینه، 'خبرگزاری رویترز' در این روز، گزارش كرد كه بر پایه این راهبرد جدید، حضور قدرتمند در منطقه خاورمیانه و تاكید مجدد بر وزن ژئوپلتیك منطقه آسیا- اقیانوس آرام، بالا بردن تجهیزات جنگ سایبری و هواپیماهای بدون سرنشین، از اولویت بالایی برخوردار خواهد بود، ولی از اندازه نیروی زمینی و ارتش تفنگداران دریایی آمریكا و نیز زرادخانه هسته‌ای این كشور در اروپا و حضور نظامی این كشور در اروپا كاسته خواهد شد . همچنین، مهم‌ترین تغییری كه در راهبرد نظامی آمریكا در حال انجام است، تغییر در راهبرد جنگ همزمان در دو منطقه است. خط مشی این سند‌ بر این اساس استوار است كه ایالات متحده باید توانایی خود را برای پیروزی در یك جنگ حفظ كند و همزمان این ظرفیت را داشته باشد تا مانع رسیدن دشمن به اهداف خود در یك منازعه دوم شود. بنابراین به نظر می رسد كه این سند راهبردی از اهداف پیشین نظامی آمریكا كه برای دو جنگ همزمان، تعریف شده بود، فاصله زیادی گرفته است. در نهایت آنچه راهبرد نظامی آمریكا برای دهه جدید را متفاوت از گذشته ساخته است می توان در شاخصه هایی نظیر، كاهش بودجه نظامی، هوشمندسازی تسلیحات نظامی، نقطه ای سازی اولویت ها، تمركز بر وزن راهبردی منطقه آسیا و ایجاد شبكه ای از ائتلاف های نظامی- دفاعی قدرتمند و تحول در رویكرد دو جنگ همزمان دانست.

5. ایران و مجمع عمومی سازمان ملل متحد

------------------------------------------------

در حالی 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران بامداد روز جمعه سی و یكم شهریور ماه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ایراد سخنرانی پرداخت كه روز دوشنبه28شهریور پیش از سفر به نیویورك بر ایده اصلاح مدیریت ناعادلانه جهانی تاكید كرده بود. رییس جمهور پیش از ترك تهران به مقصد نیویورك برای شركت در شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایده جمهوری اسلامی ایران را در این حضور، اصلاح مدیریت ناعادلانه جهانی دانست و همچنین، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز با طرح سوالات بی شمار از مشكلات و معضلات جهانی، این مشكلات را ناشی از استفاده از زور و ایجاد نظام ناعادلانه جهانی دانست و تنها راه حل ممكن را «مشاركت همگانی در مدیریت جهانی» برای رفع نابسامانی‌ها و دفع ظلم و نفی تبعیض خواند. وی گفت «ایده سازمان ملل را یك دست‌آورد بزرگ و تاریخی جامعه بشری دانست كه باید آن را مهم شمرد و از ظرفیت های آن حداكثر استفاده را كرد». براین مبنا «نباید اجازه دهیم كه سازمان ملل بیش از این از جایگاه اصلی خود یعنی محل تبلور اراده جمعی ملت ها تنزل كرده و به ابزاری برای قدرت های جهانی بدل شود». در این چارچوب، به نظر می رسد كه نقد نظام بین الملل موجود و ارایه راهكار برای چگونگی مدیریت آن یكی از ایده های اصلی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد است.

6. ایران و آمریكای لاتین:

--------------------------

آمریكای لاتین همواره یكی از مناطقی است كه به دلیل ماهیت اقتصادی-سیاسی آن برای بیشتر كشورها از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. جمهوری اسلامی ایران نیز بعنوان یكی از قدرت های منطقه ای در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس همواره تلاش داشته با مناطق دوردست مناسبات خود را گسترش دهد. براین اساس، 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهور اسلامی ایران روز یكشنبه 18 دی به چهار كشور آمریكای لاتین یعنی ونزوئلا، نیكاراگوئه، كوبا و اكوادور سفری پنج روزه داشت. پیش از این، اولین سفر رییس جمهور كشورمان به این منطقه در 26 شهریور 1385 بوده كه پنج بار آن به ونزوئلا انجام شده است. در سال های اخیر با افزایش روابط جمهوری اسلامی ایران و كشورهای این منطقه، به ویژه با چهار كشور یاد شده علاوه بر پیگیری منطقه گرایی، سیاست خارجی ایران به سمت چندجانبه گرایی در تعاملات بین المللی حركت كرده است. در این چارچوب به نظر می رسد كه سفر محمود احمدی نژاد به منطقه یاد شده را می توان فرصت سازی برای رویكردهای مشترك و كاهش تنش ها در سیاست خارجی ایران دانست. همچنین در 6 سال گذشته این روابط هم در حوزه اقتصادی در هم حوزه سیاسی گسترش یافته است به طوری كه سفر مقامات ارشد ایران و آمریكای لاتین بعد از سال2005 به 15 بار رسیده است. بنابراین، به نظر می رسد كه فضای تعاملی جمهوری اسلامی ایران و منطقه آمریكای لاتین از افزایش پلكانی به سمت افزایش تصاعدی تغییر كرده است كه این افزایش را می توان ناشی از تغییر اولویت های سیاست خارجی ایران و تحولات بین المللی و منطقه ای دانست.

تحقیق**2040**1358





:: برچسب‌ها: آب , بچه ها ,
:: بازدید از این مطلب : 301
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 فروردين 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: